پیادهروی در گرگومیش
۲۰۱
دریافت
۹۶/۱۲/۰۴
. عارفه .
نظرات
(۱)
۰۴ اسفند ۹۶ ، ۲۱:۵۴
رامین :)
عمر جمعه به هزار سال میرسه ...
۴ اسفند ۹۶، ۲۲:۲۳
پاسخ:
کاش میبستم چشامو، این ازم برنمیاد ...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در
بیان
ثبت نام
کرده اید می توانید ابتدا
وارد شوید
.
نام *
پست الکترونيک
سایت یا وبلاگ
پیام *
کد امنیتی *
ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته میشوند
نظر بصورت خصوصی ارسال شود
نظر شما به هیچ وجه امکان عمومی شدن در قسمت نظرات را ندارد، و تنها راه پاسخگویی به آن نیز از طریق پست الکترونیک میباشد. بنابراین در صورتیکه مایل به دریافت پاسخ هستید، پست الکترونیک خود را وارد کنید.
پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد
اخطار!
دنبال کنندگان
+۳۰۰ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
منوی اصلی
درباره
حرفی با من
خواندهها
IMDb
نوشتههای دیگر
کانال موازی
خلاصه آمار
آخرین مطلب
۰۲/۱۲/۲۹
درختی سادهام، آری جفای باغبانم را، هرس پنداشتم، پس شاخهای دیگر در آوردم!*
۰۲/۰۶/۰۲
پرچم صلح برافراشتهام بر سر خویش*
۰۱/۱۲/۱۷
خانه
۰۱/۱۱/۲۱
کانال موازی
۰۱/۰۷/۱۴
برای...
۰۱/۰۶/۲۵
همراه من شو در طوفان سختیها
۰۱/۰۴/۰۲
مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم
۰۱/۰۲/۳۰
شمارهٔ ۳۰۲
۰۱/۰۲/۲۶
موضوع انشاء: چدونک خود را چگونه گذراندیم.
۰۰/۱۲/۰۹
شماره ۲۹۷
پیوندهای روزانه
نامهای در باب براندازی
چرا ما مردم ایران حالمان بد است؟
گربهٔ سیاهِ اتاقِ تاریک
ریزناامنی